سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دبیرستان امام علی آوج
سه شنبه 90 دی 27 :: 12:32 عصر ::  نویسنده :

 

پیشگفتار

منطقه آوج بامساحت1650کیلومترمربع در طول جغرافیایی6َو49تا 45َو49شرقی وعرض جغرافیایی 25َو35تا47َو35شمالی قرار دارد.منطقه آوج تا سال 1379 دارای مساحت کلی 2776کیلومتر مربع بود واز دو بخش خرقان شرقی وغربی با 54 آبادی تشکیل شده بود ولی در سال 1379 با تصویب هیات دولت قسمتهای از خرقان شرقی و غربی به بخش جدید آبگرم داده شد واکنون منطقه آوج با مساحت1650کیلومتر مربع در قسمت جنوب غربی استان قزوین واقع شده واز توابع شهرستان بویین زهرا می باشد.

 

 پیشینه تاریخی

در مورد سابقه تاریخی این منطقه روایات متعدد و آثار باستانی و تپه های باستانی گوناگونی در اقصی نقاط وجود دارد،که هرکدام علاوه بر روایات مختلف شاهدان عینی می باشند و برخی از روایات سابقه تاریخی این منطقه رابه دوران مادها(708قبل از میلاد)می رساند وهمجنین ساسانیان نیز این منطقه دارای موقعیت ممتای بوده است ودر نهایت در سال241ه.ق به قزوین ملحق می شود.

از سیر و تحول تاریخی آوج که به آن خرقان گفته می شود،اطلاعات دقیق ومعتبری در دست نیست لیکن درمورد منطقه روایات متعددی وجود دارد که برخی از آنها قدمت این ناحیه را به دوران ماد می رساند. در گیریهایی که بین آشوریها و مادها بوجود آمد عده زیادی از مادها کشته شدند ولی مادها دست از مقابله بر نداشتند ودر بازگشت راه را بر قوای آشور درمنطقه کوهستانی میان قزوین و همدان بستند ولی مادها از آشوریها ضرات شدیدی خوردند که محل کوهستانی درگیری این دو قوم در کوهستانهای آوج بوده است.(منبع شماره 1)

خرقان ناحیه ای بوده حد فاصل بین قزوین و همدان وری وچنانچه گذشت همواره بین حکام همدان و قزوین برسرتصرف آن کشمکش بوده و لیکن غالبا جزء سرزمین قزوین محسوب می شده است.درکتب تاریخی که از فتح ناحیه همدان و قزوین درموقع حمله اعراب یاد می کنند به اسامی نقاطی چون دشتبی،قاقازان و خرقان برخورد می کنیم که نشان  می دهد این نواحی قبل از حمله اعراب به ایران دارای موقعیت ممتازی بوده است .(منبع شماره 2 ص50)

با انتخاب سلطانیه بعنوان پایتخت در زمان سلجوقیان و ایلخانان   این محل بصورت شبکه راهها درآمد و برخی از مسیرها تغییریافت،چنانچه از حلوان راهی به همدان می آمد وازآنجا به سلطانیه می رفت. شاهراه همدان به سلطانیه در زمان مغول ساخته شد.شاهراه مزبور بجای آنکه از طریق ساوه به ری برود مستقیما بطرف شمال و از راه درگزین وخرقان به سلطانیه می رفت و بنابر این از هیچ یک از شهرهای بزرگ عبور نمی کرد. .(منبع شماره 2 ص54)

راه شرقی از سلطانیه به صائین قلعه(قهودسابق ) ابهر و خرقان می رفته ودر خرقان راه دو شعبه می شد.یکی از کوههای خرقان گذشته ودر رزن به راه ری _ساوه متصل می گشته و دیگری از طرف اشتهارد به تهران وری وازآنجا به خراسان می رفته است.باتوجه به آثار چشمگیر و ارزنده معماری مربوط به قرن پنجم دراین ناحیه می توان گفت که در زمان سلجوقیان نیز منطقه مزبور دارای موقعیت ممتاز بوده است از اهمیت این ناحیه با توجه به موقعیت خاص آن که در مسیر راه قزوین همدان قرار داشته در دوران های بعد نیز کاسته نشد چنانکه وجود کاروانسرای شاه عباسی در آوج دال بر این مدعا می باشد. .(منبع شماره 2 ص134)

در دوران سلجو قیان و ایلخانان که کشمکشهای مذهبی  وجود داشت ، این منطقه یکی از مراکز مهم شیعه نشین بوده است و مدرسه علیشاهی (در قرن پنجم هجری) شهر آوج مرکز  تجمع علما و فضلا بوده که دانشمندانی همچون سید تاج الدین آوجی را پروانده است که در دستگاه الجایتو مقام صدارت را داشته وباعث شد تا شاه مذکور مذهب شیعه را بپذیرد.

ناحیه کوهستانی پهناوری که یونانیان آنرا مدیا(madia) می گفتند واز باختر به جلگه های بین النهرین و از خاور به کویر بزرگ ایران محدود می شد نزد جغرافی نویسان عرب به نام ایالت جبال معروف بوده که آوج نیز تحت عنوان خرقانین و آوه شمالی چزء ایالت جبال محسوب می شده و آوج جزء نواحی شمالی همدان بنام ولایت خرقان بوده است.

ناحیت اعلم همان است میان همدان و زنجان و خرقان که غالبا خرقانین  خوانده می شود این ناحیه اعلم مشتمل بر چندین دهکده است که حمداله مستوفی سیاهه آنها را ذکر نموده و شهر عمده آن را آوه یا به آبه همدان می باشد. تا میان آن و آوه ساوه اشتباه نشود این آوه شمالی را بصورت آوا نیز ثبت شد . یاقوت حموی و مقدسی نیز در قرن چهارم بدان اشاره کرده اند.(منبع شماره 3 ص212)

حمد اله مستوفی در نزهة القلوب می نویسد:((خرقانین ولایتی است چهل پاره دیه ی است واز اقلیم چهار هوایش به سردی مایل است و آبش از چشمه ها که از آن کوهها بر می خیزد)).

مواضع آبه(آوه یا آوج)اردان(اروان)گلچین(کلنجین)و طشکری(طبلشکین) و سیف آباد که معظمات قرای آن و حقوق دیوانی آن نه هزار و پانصد دینار است و آوه(آوج) به عنوان شهری یاد می کند که در عهد او دارای بارو بوده است .(منبع شماره 4 ص72)

ناحیت خرقان به جهت مو قعیت طبیعی خود غالبا بصورت ییلاقی و اردوگاه نظامی مورد استفاده حکام قرار می گرفت چنانچه در وقایع سال 871 هجری می خوانیم میرزا مظفرالدین جهانشاه پادشاه ترکان برای اجتماع، سردران به بلاد آذربایجان و عراق فرستاد و بنا بر  فرمان محمد میرزا از اصفهان و سایر امرا و تیول داران با خود فراوان به اردوی همایونی ملحق شدند. پادشاه جهانشاه احشام تراکمه را کوچانیده واز ییلاق خرقان با عظمت و شوکت تمام به جانب بغداد نهضت نمود. .(منبع شماره 5 ص414)

در وقایع سنه 916 آمده است که شاه اسماعیل صفوی در این سال در خرقان تجهیز لشکر نموده وبه قصد سرکوبی حکام اوزبکیه به سوی خراسان رهسپار شد.و شمار لشکریانی که در این منطقه به لشکریان شاه اسماعیل اضافه می شود بالغ بر 1000نفر بوده است .(منبع شماره 6 ص873و569)

در دوره قاجاریه با بر گزیده شدن تهران بعنوان پایتخت و تغییراتی که در زمینه واحدهای وابسته به قزوین بوجود آمد. برخی از آنها از سرزمین مزبور جدا گشته واز نظر سازمان تشکیلاتی مملکتی جزء خاک تهران گردیدند. وبرخی از دیگر ،چون ابهر و قسمتی از خرقان ضمیمه خمسه و زنجان شدند.

ناحیه خرقان  اصولا در منطقه ی کوهستانی واقع شده و ارتفاعات آن به نواحی کوهستانی ایران مرکزی متصل می شوند.

کاروانسرای شاه عباسی آوج

این کاروانسرا در مرکز شهر آوج ودر مسیر قزوین - همدان قرار گرفته ،کاروانسرای مذکور دارای طرح مستطیلی شکل است که گوشه های آن به چهار ضلع کوچک 70/3متری تبدیل یافته ودر واقع طرح کاروانسرا به صورت هشت ضلعی درآمده که دو ضلع بلندتر آن20/26متر وپهنای آن70/25 متر است.دربالی درب ورودی کاروانسرا کتیبه ای به خط نستعلیق بر روی یک قطعه سنگی مرمر به شرح زیر کنده کاری شده است.

درزمان جلوس شاه صفی                                              آن شاه با وقار شه پاک نهاد

شهریاری که در اوان جلوس                                          در جهان داد عدل و داد

از خراسان کشید یک دست                                           زپای دوی برید از بغداد

یکی سالیان دولت او                                                  که ابولقاسم امام اوست نجاز

ابو علیست درجهان مشهور                                          خانه زاوند چونکه از اجداد

این بنا را بهر فرساخت                                               که خدایش همیشه خیر دهاد

تاریخ این خجسته بنا                                                  هاتف این غنیم بشارت داد

که بنای این رباط نکو                                                  جای خود در جهان نمود آباد

با توجه به کتیبه مشاهده می گردد که کاروانسرای آوج در زمان سلطنت شاه صفی ودر سال 1040ه.ق ساخته شده است.

 برجهای دو گانه خرقان

این برجها در سمت جنوب غربی استان قزوین و در غرب شهر آبگرم ودر نزدیکی روستای حصار واقع شده و دو آرامگاه مربوط به دوره سلجوقیان می باشد.برج اولی یاشرقی 26 سال قدیمی تر از برج غربی است وپلانی هشت ضلعی داشته که ضلع آن طرحهای متنوع آجری نقش گردیده است.و با ستونهای مدوّر نگهدارنده و روپوش تزیین آجری پلکان منتهی به بام طرح هندسی که بالای هر ضلع شکل خاصی دارد.ارتفاع این آرامگاه در حدود15متر و قطر بنا حدود11متر می باشد.یک حاشیه کتیبه باریک به خط کوفی که آیاتی از قران کریم (لو انزلنا)در بر دارد و کتیبه مذکر سال بنا را 460 هجری قمری معرفی می کند که یکی از چشم گیر ترین و زیبا ترین آثار معماری این دوره است.

برج دوم قریب به 30متر از برج اول فاصله داشته واز نظر شکل تقریبا هم اندازه برج اول است.واین برج 55 سانتیمتر بزگتر از برج اولی  می باشد این بنا نیز دارای گنبد دوپوش ویک پلکان منتهی به فضای بین دو پوشش است و شیوه آجرکاری بدیعی دارد که بعدا در گنجه سرخ مراغه و بناهای دیگر تقلید شده است و علاوه بر آیات (لو انزلناه)آیه مبارکه (افحسبتم انّما خلقناکم)نقش بسته و بقعه یک محراب با تزیینات آجری دارد.

متن کتیبه های دو بنا حاکی از آنست که معماران آنها ازاهالی زنجان و برادر یا پدر وپسر بوده اند.نام معمار برج اول معمار محمد ....زنجانی و نام معماربرج دوم ابومعالی محمدبن...زنجانی می باشد.

معروف است (بنا به قولی) که دو امامزاده خواهر وبرادر به نامهای محمد بن موسی الکاظم و حدیده خاتون بنت موسی الکاظم در آن جا می باشد.کتیبه این برج تاریخ 486 هجری قمری  را برخود دارد. برجهای آرامگاهی خرقان با بیش از 50 طرح آجری جزء شاهکارهای معماری ایران بشمار می روند.

 

 معرفی منطقه

استفاده بهینه از منابع طبیعی تجدید شونده بعنوان زیربنایی ترین عوامل رشد اقتصادی از پایه های اساسی خودکفایی و استقلال کشور محسوب می شود. رشد سریع جمعیت ضرورت استفاده بهینه از منابع طبیعی تجدید شونده را بیش از پیش نمایان ساخته است عدم استفاده بهینه از منابع ارزشمند هدر دادن آب ،‌تخریب منابع آب و خاک و مراتع و مداخله ناسنجیده در چرخه هیدرولیکی و محیط زیست را بدنبال خواهد داشت. منطقه آوج با مساحت 1650 کیلومتر مربع در قسمت جنوبغربی استان قزوین واقع شده که از طرف شمالی با  بخش آبگرم ، جنوب با شهرستان رزن استان همدان و از قسمت غرب با شهرستان قیدار استان زنجان و از قسمت شرق با شهرستان ساوه استان مرکزی همسایه می باشد.

        در سالهای اخیر کاهش نزولات جوی موجب پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی در کل کشور شده و منطقه آوج نیز از این امر مستثنی نمی باشد. بدلیل ویژگی توپوگرافی منطقه که بیشتر واحد کوهستان را تشکیل می دهد بیشتر رواناب حاصل از ریزشهای جوی چه بصورت برف در زمان ذوب شدن و چه باران بعلت شیب دار بودن منطقه ،‌بصورت رواناب سطحی درآمده که از طریق رودهای آوج وکلنجین از منطقه خارج می شود و این در حالی است که شغل بیشتر ساکنان روستاهای منطقه آوج را ،‌کشاورزی تشکیل می دهد و در سالهای اخیر بعلت نبودن آب کافی ، تعدادی از روستاهای منطقه سکنه خود را از دست داده و به شهرها مهاجرت نموده اند و معضل مهاجرت رفته رفته گریبانگر دیگر ساکنان روستاهای منطقه می شود.

        بعلت محرومیت منطقه وعدم توجه مسئولان به توانهای محیطی هیچگونه مطالعه زیربنایی در منطقه آوج صورت نگرفته است در این پایان نامه سعی شده هر چند گامی بسیار کوچک در شناخت توانای طبیعی منطقه آوج (حوضه آبخیز رودهای آوج و کلنجین ) برداشته شود. بدین منظور به بررسی چگونگی استفاده از روانابهای سطحی که بیشترین مقدار را در فصول بهار ، زمستان و پاییز دارند ودر این زمانها فعالیتهای کشاورزی متوقف میباشد و یا نیاز کمتری به آب دارند می توان با اعمال راهکارهای عملی در مهار آبهای سطحی و ذخیره آنها‌، و حتی به تغذیه سفره های آب زیرزمینی نیز کمک نمود..

زمین شناسی منطقه آوج

        صفحه آوج در شمال غربی ایران بوسیله طول جغرافیایی  30و 49 تا 49 شرقی و عرض جغرافیایی 30 و 36 تا 35 شمالی واقع شده است. و در حد بین زون ایران مرکزی و زون سنندج - سیرجان واقع شده است و دارای دو بخش زمین شناسی مختلف می باشد در شمال زون آبگرم که به ایران مرکزی مربوط می شود و در جنوب زون رزن که قسمتی از زون سنندج - سیرجان را تشکیل می دهد.

        در این منطقه سنگهای پرکامبرین تا تریاس فوقانی رخنمون پیدا نکرده اند و اسلیت های دگرگونی تریاس فوقانی - ژوراسیک ،‌سنگ آهک و شیل اندکلی دگرگون شده کرتاسه و توالی غیر دگرگونه ای از ترشیاری تا عهد حاضر از مشخصات این ناحیه می باشد.

        سنگهای آتشفشانی در ائوسن و الیگو- میوسن مشاهده میشوند و فعالیت پلوتونیک به صورت محدود با سن فوقانی وجود دارد.

        در زون آبگرم سنگهای پرکامبرین تا حال (کواترنری ) وجود دارد اما بوسیله چندین نفوذ چینه شناسی مشخص قطع شده است از مشخصات این زون وجود سنگهای دگرگونی ضعف پرکامبرین و سنگهای غیردگرگونی پالئوزوئیک تا ترشیاری می باشد.

        دو زون آبگرم و رزن در منطقه آوج توسط گسل آوج از هم مجزا می شوند که این گسل دارای امتداد SE-NW (جنوب شرقی به شمال غربی ) می باشد و زمین شناسی ناحیه بویژه ،‌رخساره های مزوزوئیک و ترشیاری زیرین و ماگماتیسم را کنترل می کند.

        سازند قرمز بالایی که مرکز از سنگهای کنگلومرا (کنگلومرای بی آب ) لایه های قرمز و آوج ، مارن و ماسه سنگ و نمک و ژیپس است که نقش اصلی را در تغییر کیفیت آبهای سطحی از جمله رود آوج در نزدیکی پل اروان دارد.

بیشترین وسعت منطقه آوج را نهشته های کواترنری (نهشته های رسوبی - قاره ای ) تشکیل می دهد و شامل تراسها و آبرفتها می باشد  و این مناطق بعلت نفوذ پذیری خاص آنها دارای سفره های آب زیرزمینی بوده و مهمترین مکان جهت استقرار روستاهای منطقه و فعالیتهای کشاورزی می باشند.

ویژگیهای اقلیمی

        وابستگی  مستقیم منابع آب به بارش و پدیده های ژئومرفولوژی که رابطه مستقیمی با آب و هوا دارند ما را ملزم می کند که قبل از بررسی مسائل ابتدا وضعیت اقلیمی منطقه مورد مطالعه را بررسی کنیم.

        عوامل مختلفی بر اقلیم منطقه آوج تاثیر می گذارند که این عوامل عبارتند از : عوامل سیاره ای (گردش عمومی جو) و عوامل محلی ، عوامل سیاره ای که کلی بوده هم کشور ما ایران و منطقه مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار می دهد و شامل پر فشار سیبری که موجب کاهش دما و در اکثر مواقع از اوایل پاییز منطقه آوج را تحت تاثیر خود قرار می دهد. و پر فشار جنب حاره ای که در دوره گرم سال باعث افزایش دما و ایجاد هوای پایدار که از اردیبهشت ماه تا شهریورماه منطقه آوج را در بر میگیرد . بادهای غربی که مهمترین عامل آب وهوای در دوره سرد بدنبال پسروی رود باد جنب حاره ای در منطقه آوج محسوب می شوند و کم فشار مدیترانه ای که بهمراه بادهای غربی موجب ریزش بارشهای جوی در فصول پائیز و زمستان می شود.

عواملی محلی که ناشی که از موقعیت جغرافیایی منطقه و ویژگی توپوگرافی منطقه می باشند. و بعلت قرار گرفتن در عرض جغرافیایی بالا (30 و 36 تا 35) نسبت به مناطق جنوبی کور روزهای ابرناکی بالاتری برخوردار می باشد و موجب دریافت انرژی کمتری در فصول سرد سال می شود. و بخاطر ارتفاع زیاد منطقه (2894- 1500 متر ) جو زمین ضخامت کمتری دارید و خارج شدن آسان انرژی موج بلند زمین موجب تغییرات روزانه ماهانه دما (3/25 تا 7/9-) درجه سانتیگراد بین قسمتهای مختلف منطقه می شود. و ریزش بارشهای جوی در فصل سرد در اکثر قسمتهای منطقه بصورت برف می شود و این بارشها نقش اساسی را در ایجاد روانابهای سطحی و تامین ابهای زیرزمینی منطقه دارد.

از نظر رژیم بارندگی سالانه میزان بارندگی متوسط سالانه منطقه در طول دوره آماری 31 ساله نزدیک به 360 میلی متر می باشد. که با افزایش ارتفاع میزان بارندگی سالانه نیز افزایش می یابد. و میانگین حداکثر بارندگی 24 ساعته منطقه آوج 15/29 میلی متر است که با افزایش ارتفاع میانگین حداکثر بارندگی 24 ساعته نیز افزایش می یابد و احتمال وقوع حداکثر بارش 24 ساعته به ترتیب ماههای اسفند ، فروردین ،‌آذر و بهمن بیشتر از سایر ماههاست.

بیشترین مقدار تغیرات بارندگی در کل منطقه در شهریورماه و کمترین مقدار آن در بهمن ماه ، مشاهده می شود. از نظر رژیم فصلی بیشترین مقدار بارش فصلی در منطقه اوج به ترتیب فصل زمستان ، بهار و پائیز و کمترین مقدار آن در فصل تابستان می باشد.

متوسط وزنی بارش در منطقه آوج 360 میلی متر می باشد و حجم آب ناشی از بارش در طی یکسال بطور متوسط 8/332 میلیون متر مکعب می باشد.

مطالعه دمای منطقه آوج نشان می دهد که روند تغییرات دمای ماهانه بین قسمتهای مختلف منطقه از شمال به جنوب و با افزایش ارتفاع کاهش می یابد . روند کاهشی دما در اکثر ایستگاههای موجود در منطقه آوج از مرداد ماه شروع شده و در دیماه به کمترین مقدار و بعد از آن روند افزایشی دما شروع شده و در تیرماه به بالاترین حد خود می رسد و گرمترین ماههای سال تیر و مرداد و سردترین ماهها سال دی و بهمن می باشد.

در منطقه اوج  خط برف ( همدمای صفر درجه ) در ماههای آبان ، آذر ، دی ، بهمن  و اسفند در داخل منطقه مشاهده می شود. و از نظر رطوبت نسبی بیشترین مقدار رطوبت نسبت در منطقه آوج در بهمن ماه و کمترین مقدار آن در تیر ، مرداد و شهریور ماه می باشد.

مطالعه تبخیر و تعرق در منطقه آوج با روشهای مختلف از جمله بلانی - کریدل ، ترنت وایت و پنمن انجام گرفت. میزان تبخیر و تعرق در یک حوضه در میزان رواناب آن تاثیر می گذارد زیرا مقدار تبخیر و تعرق در واقع بخشی از بارش است که از دسترس خارج می شود. و زمان وقوع حداکثر میزان تبخیر با زمان وقوع بارندگی با هم مطابقت ندارند و زمانیکه که بارندگی زیاد صورت می گیرد یعنی ماههای بهمن ،‌اسفند و فروردین میزان تبخیر و نیز تقریبا در کمترین حد ماهانه خود قرار گیرد. و حجم آب سالانه خروجی از منطقه از طریق تبخیر و تعرق نیز تقریبا در کمترین حد ماهانه  خود قرار می گیرد. و حجم آب سالانه خروجی از منطقه از طریق تبخیر 6/40 میلیون متر مکعب می باشد.

فصل هیدرولوژی

دبی متوسط ماهانه رودهای آوج و کلنجین در اردیبهشت ، فروردین و اسفندماه به ترتیب با میانگین 44 ، 16 ،‌5/9 متر مکعب در ثانبه پر آب ترین و مرداد ،‌شهریور ،‌تیر به ترتیب با میانگین 27/0 ،‌34  و 43/0 متر مکعب در ثانیه کم آبترین ماههای سال در منطقه آوج می باشد.  و روند تغییرات دبی متوسط ماهانه تابع روند تغییرات بارندگی ماهانه منطقه است و میزان رواناب سطحی رودخانه ها با میزان بارندگی رابطه مستقیمی دارد. روند افزایشی مقدار دبی متوسط ماهانه از شهریور ماه شروع شده و تا آبانماه ادامه پیدا می کند و در دیماه این روند قدری کند شده و بعد از آن سیر صعودی ادامه پیدا می کند  و علت کندی در روند صعودی دبی رودخانه ها وقوع یخبندان شدید در حوضه و در نتیجه کم شدن رواناب سطحی است. از بهمن ماه تا اواخر اردیبهشت ماه بخاطر ذوب برفها شدیدتر می شود. و بالاترین دبی در اردیبهشت ماه و کمترین مقدار آن در مرداد ماه می باشد.

حداکثر دبی سالانه رودهای آوج و کلنجین در طی دوره آماری 31 ساله 15/70 متر مکعب بر ثانیه و کمترین مقدار آن 6/7 متر مکعب در ثانیه می باشد.

        حداکثر دبی لحظه ای رودهای آوج و کلنجین در طی دوره اماری 400 متر مکعب در ثانیه و کمترین مقدار 4/30 متر مکعب در ثانیه است. حداکثر دبی لحظه ای در ماههای دی و بهمن به علت استقرار پر فشار سیبری و کاهش درجه حرارت در مرداد و شهریور به علت قطع بارندگی بوقوع نپیوسته است یعنی احتمال وقوع روانابهای شدید در این ماهها خیلی کم است.

هیدروگرافهای مصنوعی رودهای آوج و کلنجین نشان می دهد که مدت زمانیکه طول می کشد تا رودخانه به دبی اوج برسد خیلی کمتر از مدت زمانی است که طول می کشد دبی او ج به دبی پایه برسد.

        بطور متوسط در ماه اسفند 7/22 متر مکعب و در فروردین ماه 8/9 متر مکعب از حجم جاری شده در رودهای اوج و کلنجین در یک ثانیه ناشی از ذوب برف است و این در حالی است که اگر بارش باران در منطقه در این ماهها صورت بگیرد . حجم رواناب تولید شده قابل ملاحظه خواهد بود.

        زمان تمرکز حوضه رود آوج 34/10 ساعت و حوضه رود کلنجین 7/9 ساعت می باشد . حجم آورد سالیانه رودهای اوج و کلنجین در طی دوره آماری 32 ساله بیشترین مقدار 2/353 میلیون متر مکعب و کمترین مقدار 3/47 میلیون متر مکعب می باشد.

ژئومرفولوژی

بر اساس  تقسیم بندی ناهمواریهای ایران توسط نبوی و اشتوکلین منطقه آوج در واحد ایران مرکزی قرار گرفته است. خصوصیات و ویژگیهای ژئومرفولوژیکی یکی حوضه اثر تعیین کننده ای بر خصوصیات هیدرولوژیکی ،‌و رژیم آبی از جمله شدت و ضعف رواناب سطحی دارد.

        مساحت کل منطقه آوج (حوضه آبخیز رودهای آوج و کلنجین ) 923 کیلومتر مربع ، حوضه آبخیز رود آوج 5/350 کیلومتر و حوضه آبخیز رود کلنجین 5/572  کیلومتر مربع می باشد.

به منظور دستیابی به اشکال حوضه ابخیز رودهای آوج و کلنجین از روشها و ضرایب مختلفی استفاده شده است از جمله ضریب گراویلیوس که مقدار آن در حوضه آبخیز رود آوج 62/1،‌حوضه آبخیز رودخانه کلنجین 32/1 و کل کل حوضه2/1می باشد و بنابراین شکل حوضه ها از شکل دایره دور بوده و جزء حوضه های پهن می باشند.

با توجه به نقشه شیب منطقه آوج ، شیب متوسط وزنی حوضه های آبخیز رودهای آوج و کلنجین 4/13 درصد و حوضه رود آوج 7/29 درصد و حوضه رود کلنجین 8/38 درصد که نشان بالای ضریب سیل خیزی منطقه می باشد و این امر ناشی از کوهستانی بودن منطقه می باشد.

ارتفاع متوسط حوضه آبخیز رودهای آوج و کلنجین (منطقه آوج ) 227 کیلومتر،‌حوضه رود آوج 108 کیلومتر وحوضه رود کلنجین 113 کیلومتر می باشد.

        وجود گسلهای آوج و حسن آباد  و گسلهای فرعی آنها موجب شده است که اکثر شبکه های آبراهه ،‌در حوضه رودهای آوج و کلنجین مستطیلی می باشد.

        نسبت انشعاب حوضه رود آوج 7/3، حوضه رود کلنجین هم 7/3 می باشد که هیدروگراف سیل آن دارای نقطه اوج بالاتری است چون نسبت انشعاب کمتر در حوضه ها بیانگر وجود شاخه های کمتر است.

از نظر  تراکم آبراهه های در منطقه آوج (حوضه ابخیز رودهای آوج و کلنجین ) 34/2 کیلومتر در کیلومتر مربع و در حوضه رود آوج 7/2 و حوضه رود کلنجین 2 کیلومتر در کیلومتر مربع می باشد . تعداد زیادی تراکم آبراهه ای رود آوج دلیل بر ضعیف بودن سنگ بستر که بیشتر بصورت پادگانه آبرفتی و مارن ، ماسه سنگ و کنگلو مرا می باشد در مقابل فرسایش است.

شیب متوسط رود آوج 24/2 درصد و رود کلنجین 17/2 درصد دارای شیب کمتر و در نتیجه فعالیت سیل خیزی کمتری دارند. و وجود درجه شیب نقش اساسی را در فرسایش خاک  و در نتیجه کاهش نفوذ پذیری آب در خاک شده و بر میزان سفره های آب زیرزمینی تاثیر موثری دارد . 76/14 درصد کل مساحت منطقه آوج دارای شیب بالا (بالای 30 درصد ) 42/66 درصد دارای شیب متوسط (بین 30 تا 10 درصد ) و 82/18 درصد از منطقه دارای شیب پائین (بین 10-0 درصد) است یعنی قسمت عمده منطقه از نظر سیل خیزی و ایجاد رواناب سطحی متوسط تا کمتر می باشد .

خاک و پوشش گیاهی

نقش خاک در روند هیدرولوژیکی  یک رودخانه بسیار مهم می باشد. در خاکهای نفوذپذیری قسمت عمده بارش در زمین نفوذ کرده و جریانهای زیر قشری و زیرزمینی را تقویت می کند.

        خاکهای منطقه بیشتر دارای بیرون زدگی سنگی نسبتا زیاد، خاکهای کم عمق تا نیمه عمق سنگریزه  دار در دامنه ها و دره های عمیق فرسایش یافته در بعضی قسمتهاست. بنابراین می توان نتیجه گرفت در هنگام وقوع بارشهای سنگین ابتدا نفوذپذیری خاک زیاد بوده و رواناب سطحی تشکیل نمی شود اما چون خاکها عمق کمتری دارند سریعا اشباع شده و با توجه به بالا بودن شیب منطقه آوج جریانات سطحی در بعضی موارد ایجاد سیلاب می کند.

        مقدار ضخامت خاک در دامنه های رود به شمال بیشتر از دامنه های رو به جنوب است و این امر نقش اساسی را نیز در میزان قابلیت نگهداری آب در خاک دارد. و در مناطق کوهستانی منطقه بعلت شیب دار بودن ووجود تشکیلات گچ و نمک ،‌مارن و تشکیلات آذرین موجب شده از لحاظ نفوذ پذیری کم و تغیرات کیفیت آبهای سطحی و زیرزمینی از جمله شورشدن زیاد می باشد. در قسمهای که خاکهای آبرفتی دوره کواترنری قرار دارد میزان آب زیرزمینی زیاد و میزان نفوذپذیر آب در خاک بالاست و در مناطقی که شیب زمین به گودیها منتهی می شود. موجب تشکیل خاکهای هیدرومرفی (اشباع از آب ) و با تلاقی و چشمه ها می گردد.

        پوشش گیاهی سطح زمین یکی از عوامل مهم کنترل فرسایش خاکها وتضعیف آن به شمار می رود . گیاهان متراکم بطور متوسط 35 درصد بارندگی سالانه را در خود نگه می دارد. در دامنه ها رو به شمال منطقه بعلت برخورداری از پوشش گیاهی نسبتا بالا میزان نفوذ پذیری آب در خاک نیز نسبت به دامنه ها رو به جنوب بالا می باشد. عواملی از جمله شخم در جهت شیب، چرای زودرس ، بوته کنی و چرای بیش از ظرفیت مراتع منطقه موجب ایجاد فرسایش کاهش نفوذ آب در خاک های منطقه آوج شده است.

تغذیه مصنوعی و کاربرد آن در کشاورزی

        یکی از عمده ترین ویژگیهای مطالعات طرحهای تغذیه مصنوعی . افزایش میزان تغذیه سفره آب زیر زمینی بطور مصنوعی است که بمنظور افزایش ذخیره آب و... با روشهای مختلف انجام می گیرد.

        در منطقه آوج هدف از بررسی این موضوع : افزایش منابع بهینه سازی و رژیم  بهره برداری ، احیاء‌قناتها و چشمه ها و مهار سیلاب می باشد.

        منابع اب جهت تغذیه شامل منابع تغذیه طبیعی و مصنوعی می باشد. منابع تغذیه آب طبیعی از طریق نزولات جوی حاصل می شود و منابع تغذیه اب به روش مصنوعی به کمک انسان ایجاد می شود. که از طریق سدهای مخزنی ، بندها ، استخرها . چاله و ابیاری امکانپذیر  است.

با توجه به  به بررسیهای انجام شده در قسمت ویژگیهای اقلیمی منطقه بهترین زمان برای استفاده از روانابها جهت تغذیه مصنوعی فصول پاییز ،‌زمستان و بهار که میزان نزولات جوی بالا و میزان تبخیز نیز کم می باشد و همچنین نیاز کشاورزان به آب کم است.

        و با توجه به بررسیهای انجام شده مربوط به ویژگیهای به زمین شناسی و ژئومرفولوژی منطقه ، بهترین مکانها جهت تغذیه مصنوعی در پادگانه های ابرفتی دوره کواترنر و مناطقی که درجه شیب بین 10-0 درصد است می باشد در سایر موارد بعلت وجود سازندهای گچ و نمک موجب بهم خوردن کیفیت ابهای سطحی و زیرزمینی می شوند و تشکیلاتی با نفوذ پذیری از جمله تشکیلات مارن و کنلگلومرا و تشکیلات آذرین میزان نفوذ آب در خاک کم می باشد.

و از نظر پوشش گیاهی و خاک ، در مناطقی که دارای پوشش گیاهی مناسب و عمق خاک بیشتری می باشد امکان پذیر است.

        شغل 95 درصد ساکنان منطقه آوج را کشاورزی تشکیل می دهد و از  کل اراضی کشاورزی این منطقه که 83628 هکتار می باشد در حدود 23997 هکتار آن اراضی آبی و 59631 هکتار آن اراضی دیمی می باشد. در حالیکه 37786 هکتار از اراضی منطقه بین سالهای 1360 تا 1378 بخاطر خشکسالی و نبود آب رها شده اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع و ماخذ

1-دیا کونف- ترجمه کریم کشاورز- تاریخ ماد

2-ورجاوند، پرویز- سرزمین قزوین-1349

3-لسترنج ، گی - ترجمه محمود عرفان- جغرافیای تاریخی سرزمین فلات شرقی-نشر علمی فرهنگی

4-مستوفی،حمداله- نزهة القلوب- انتشارات امیر کبیر-1362

5-روملو- احسن التواریخ- بنگاه ترجمه و نشر کتاب-1349

6-خانی،کلیم،محمد تقی- کنج دانش - جغرافیایی تاریخی شهری ایران - نشر زرین-1366-

7-سازمان میراث فرهنگی استان قزوین

 




موضوع مطلب : آوج, قزوین, شهر, تاریخ


سه شنبه 90 دی 27 :: 11:45 صبح ::  نویسنده : ولایی

دانش آموز نمونه

دانش آ موز نمونه کسی است که با دقت مطالب را یاد بگیرد و حرمت معلم را حفظ کند و نکات زیر را که در احادیث بدانها اشاره شده، رعایت کند.

شخصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: علم چه حقی دارد؟ ما حقّ العلم؟ آن حضرت فرمود:

1. سکوت و توجه داشتن: ألانصات له.

2. خوب به درس گوش کند: ألاستماع له2.

3. دانش را خوب به دل بسپارد و کاملاً آن را فرا بگیرد: الحفظ له.

4. به علمی که آموخت، عمل کند: العمل به.

5. علمی را که آموخته به دیگران هم بیاموزد: نشره1.

6. استاد را تکریم و احترام نماید. امام سجاد علیهالسلام فرمود: التعظیم له.

7. حرمت کلاس درس را نگه دارد: و التوفیر لمجلسه.

8. در کلاس رو به استاد بنشیند و خوب گوش دهد: حسن الاستماع إلیه و الإقبال علیه.

9. صدایش را از صدای استاد بلندتر نکند و داد نزند: لاترفع علیه صوتک.

10. در سخن گفتن بر استاد پیشی نگیرد: لاتجیب احداً یسئله عن شئ.

11. در کلاس با کسی حرف نزند: و لاتحدث فی مجلسه أحداً.

12. نزد استاد از کسی بدگویی نکند: ولاتغتاب عنده احداً .

13. اگر کسی از استاد بدگویی کرد، از استاد دفاع کند: و أن تدفع عنه إذا ذکر عندک بسوء.

14. ایرادها و اشکالهای معلم را بپوشاند: و تستر عیوبه (آبروداری کند).

15. صفات خوب معلم را برای دیگران بیان کند: و تظهر مناقبه.

16. با دشمنان معلم دوست نشود و با دوستانش دشمنی نکند: و لاتجالس له عدوّاً ... .

17. در حضور معلم با کسی در گوشی حرف نزند(پچپچ نکند): ولا تسار فی مجلسه.

18. در برابر معلم و استاد کاملاً کوچک و متواضع باشد.

19. در برابر معلم با دست به کسی اشاره نکند: و لاتشیر عنده بیدک2.

20. بر خلاف نظر استاد از کسی مطلبی نقل نکند.

21. اگر کلاس طولانی شد، اظهار خستگی نکند.

22. خدمتگزار استاد باشد: إذا رایت عالماً فکن له خادماً.

23. به علم و کتاب درس احترام بگذارد: من وقر عالماً فقد وقر ربّه3.

24. دانش و معلومات خود را زیاد نداند: و لایستکثر ما علم4.

25. درسها را زیاد تکرار کند تا از یاد نبرد: لافقه لمن لا یدیم الدرس5.

26. برای یادگیری وقت کافی بگذارد. حضرت خضر به حضرت موسی علیهالسلام فرمود: تفرغ للعلم إن کنت تریده فإنّما العلم لمن تفرغ له6؛ اگر طالب علم هستی برای یادگیری آن وقت بگذار.

27. از کتابها حفاظت کند و به کتاب احترام بگذارد.

28. در کلاس درس با وضو و طهارت باشد.

29. قصدش از یادگیری عالم شدن و خدمت کردن باشد و نه شغلی دست و پا کردن.

30. و بالاخره انگیزه او برای آموختن، ارزش علم باشد و نه مدرک و فخر و مباهات کردن. اگر دانشآموزی امتیازات فوق را کسب کرد، او دانشآموزی موفق و نمونه است که ایندهای روشن در پیش روی او است.

پدید آورنده : قهرمانی

پی نوشتها

1. بحار الانوار، ج2، ص28.

2. همان، ص42.

3. غررالحکم، ص47.

4. همان، ص43.

5. همان، ص49.

6. بحار الانوار، ج1، ص226

 




موضوع مطلب : دانش آموز, مدرسه, دبیرستان, امام علی, آوج, علم, کلاس, تاریخ


یکشنبه 90 دی 25 :: 8:51 عصر ::  نویسنده : ولایی

اهمیت دانش در اسلام

خوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است* همان کسى که بوسیله قلم تعلیم نمود* و به انسان آنچه را نمى‏دانست یاد داد!. فراتر از این اساسا خلقت انسان همراه علم و معرفت بوده است. چنان که قرآن کریم به آن اشاره می کند: "..سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید"!.

بنابراین، به راحتی نمی توان تمام این آیات را برشمرد. از این رو در حد توان به بعضی از اقسام این آیات اشاره می کنیم:

1. آیاتی که در باره علم الاهی است.

2. آیاتی که در باره علم پیامبر اسلام (ص) و سایر پیامبران (ع) است.

3. آیاتی که در تبیین اهمیت و ارزش علم و دانش است.

4. آیاتی که واژه علم به صراحت در آنها نیامده، اما مفهوم آنها در باره علم و دانش است و بر آن تطبیق می کند که در جواب تفصیلی به ذکر برخی از نمونه ها می پردازیم.

»

پیدایش علم و دانش با خلقت انسان برابری می کند و همواره بشر در صدد آن بوده که بفهمد و درک نماید، علم و دانش در زندگی انسان دارای جایگاه ویژه ای است. نقش علم در زندگی انسان این است که راه سعادت، تکامل و راه ساختن را به انسان می آموزد. علم انسان را توانا می کند که آینده را همان گونه که می خواهد بسازد. علم مانند ابزاری در اختیار خواست انسان قرار می گیرد و طبیعت را آن چنان که انسان بخواهد و فرمان دهد می سازد.

پیامبر اکرم (ص) پیروانش را به فراگیری علم و دانش تشویق می کرد. کودکان اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند، برخی از یارانش را فرمان داد زبان سریانی بیاموزند. این تأکید و تشویق ها در باره علم سبب شد که مسلمانان با همت و سرعت بی نظیری به جست و جوی علم در هم? جهان پرداختند، آثار علمی را هر کجا یافتند به دست آوردند و ترجمه کردند و خود به تحقیق پرداخته و از این راه علاوه بر این که حلق? ارتباطی شدند میان تمدن های قدیم یونانی و رومی و ایرانی و مصری و هندی و غیره، و تمدن جدید اروپایی، خود یکی از شکوهمندترین تمدن ها و فرهنگ های تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته شده و می شود.

خداوند در قرآن می فرماید: "قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون، انما یتذکر اولوا الالباب"؛ بگو آیا دانایان با نادانان مساوی اند؟ جز این نیست که تنها خردمندان یادآور می شوند".[1] اهمیت علم در اسلام آن قدر زیاد است که طلب آن را بر هر مسلمانی واجب دانسته است. پیامبر اکرم می فرماید: "طلب العلم فریضة علی کل مسلم"؛ یعنی جست و جو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است.[2] معنای حدیث این است: یکی از فرایض و واجبات اسلامی، در ردیف سایر واجب ها، تحصیل علم است. در کتاب های روایی همیشه یک باب مخصوص تحت عنوان "باب وجوب طلب العلم" و یا عنوانی نظیر این عنوان وجود دارد. می فرماید جست و جو و طلب علم بر هر مسلمان واجب است، هیچ استثنایی ندارد، حتی از لحاظ زن و مرد هم استثنایی ندارد. این حدیث می فرماید فریضه علم یک فریضه عمومی است، اختصاص به طبقه ای یا صنفی یا جنسی ندارد.

با بیان این مقدمه در اهمیت و جایگاه علم و دانش در مکتب اسلام ، بدیهی است که قرآن به عنوان کتاب آسمانی این مکتب که برای راهنمایی و سعادت دو جهانی بشر آمده  و خود حاوی و سرشار از علوم مختلف است به این موضوع اهمیت ویژه داده است و در جای جای این کتاب الاهی به تناسب موضوع علم را مطرح نموده است.

تبیین مسئل? علم و معرفت در قرآن کریم، نیاز به بحث های مفصل و تدوین کتاب های فراوان دارد. با اندک تأمل در آیات قرآن مشاهده می شود که واژ? علم با تمام مفرداتش، همچنین وسایل تحصیل علم و معرفت؛ مانند قلوب، عقول، تعقل، تدبر، خرد، و... دارای اهمیت ویژه است. گزاف نگفتیم اگر بگوییم حدود یک چهارم قرآن در باره علم و دانش است. بدین جهت عجیب نیست که اولین آیاتی که بر رسول خدا (ص) نازل شد در باب علم، خواندن، معرفت و شناخت بوده است: "بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید* همان کس که انسان را از خون بسته‏اى خلق کرد!* بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است* همان کسى که بوسیله قلم تعلیم نمود* و به انسان آنچه را نمى‏دانست یاد داد!".[3] فراتر از این اساسا خلقت انسان همراه علم و معرفت بوده است، چنان که قرآن به آن اشاره می کند: "سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید!".[4]

بنابراین، به راحتی نمی توان تمام این آیات را برشمرد. از این رو به بعضی از اقسام این آیات اشاره می کنیم. آیات قرآن را که در باره علم و دانش بحث می کنند در مجموع می توان به چهار دسته به شرح زیر تقسیم نمود:

1. آیاتی که درباره علم الاهی است.

2. آیاتی که در باره علم پیامبر اسلام (ص) و سایر پیامبران (ع) است.

3. آیاتی که در تبیین اهمیت و ارزش علم و دانش است.

4. آیاتی که واژه علم به صراحت در آنها نیامده اما مفهوما در باب علم است و بر آن تطبیق می کند.

دسته اول آیاتی که در باره علم خداوند متعال است: روشن است که یکی از صفات حق تعالی صفت علیم است. در قرآن کریم آیات زیادی به این موضوع اختصاص دارد. همچنین آیات دیگر به نمونه های از علم الاهی در باره افعال و کارهای روزمره بشر می پردازد. جالب است بدانیم که تنها صفت علیم در قرآن در آیات متعدد به مناسبت های مختلف 32 بار تکرار شده است. به عنوانه نمونه، آیات: 32، 127و 187و 235 سوره بقره، 35 آل عمران، 76 مائده، 13، 96، 80 و 115 انعام، 61 و 23 انفال، 34 و 83 یوسف، 65 یونس، 22 و 109 کهف، 187 اعراف و... در این باره است.

دسته دوم آیاتی است که به علم و دانش پیامبر اسلام (ص) و دیگر پیامبران الاهی (ع) می پردازد و بیان می دارد که خداوند علم های گوناگون را به آنها آموخت. آیات: 5 سوره نجم، 22، 62، و 68 یوسف، 74، 79و 80 انبیاء، 62 اعراف و 75 انعام، نمونه هایی از آیات قرآن کریم در باره علم پیامبران است.

دسته سوم آیاتی است که در بیان ارزش و جایگاه خود علم است. در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که به ارزش و جایگاه علم و دانش و نقش آن در زندگی انسان و ثمرات و نتایج آن در جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مردم و جامعه می پردازد که در این مقال به گوشه هایی از آن اشاره می شود:

1. برخی از آیات به این مسئله می پردازند که علم و دانش یکی از معیارها و ملاک های انتخاب و گزینش افراد برای منصب ها است. آیات 247 سوره بقره و 9 زمر به همین موضوع اشاره دارد: "خداوند او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند ملکش را به هرکس بخواهد می بخشد....". "آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند..".

2. رابط? تنگاتنگ و ناگسستنی علم با ایمان و دریافت مفاهیم و اسرار قرآنی. آیه 7 آل عمران و 162  سوره نساء ، 107 اسراء، 54 حج، 49 عنکبوت، 6 سبأ، نمونه هایی است که از آنها این حقیقت استفاده می شود.

3. ترس از خداوند محصول دانش است: " از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند".[5]

4. علم مقدمه ای است برای اثبات حق: "هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم".[6]

5. علم حجت را بر انسان تمام می کند: " و اگر از هوی و هوس های آنان پیروی کنی، بعد از آن که آگاه شده ای هیچ سر پرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود".[7]

6. علم زمینه ساز عوامل نجات انسان از عذاب قیامت است: "خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد...". "... (در این هنگام ) کسانی که به آنها علم داده شده می گویند: "رسوایی و بدبختی امروز بر کافران است" و ... .[8]

7. هم قرین بودن گواهی و شهادت عالمان و دانشمندان با شهادت خدا و ملائکه: "گواهی می دهد که معبودی جز او معبودی نیست و فرشتگان و صاحبان دانش (هر کدام به گونه ای بر این مطلب) گواهی می دهند...".[9]

8. صاحبان دانش به پیروی سزاورترند: "ای پدر دانشی بر من آمده که برای تو نیامده است، بنابر این از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم".[10]

9. علم و دانش مای? بصیرت و بینایی است: "اما کسانی که علم و دانش به آنهاداده شده بود گفتند: وای بر شما ثواب الاهی برای کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمی کنند".[11]

10. خلاصه آن که علم و دانش دارای چنان اهمیتی است که پیامبر اولوالعزم مشقت های یک سفر سخت و پر مخاطره را به جان می خرد. تا بتواند به آگاهی و دانش بیشتری دست یابد. این داستان در سوره کهف از آیه 65 تا 76 در قصه حضرت موسی و خضر (ع) آمده است: "آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مای? رشد و صلاح است، به من بیاموزی".[12]

دسته چهارم از آیات علم و دانش آیاتی است که واژه علم به صراحت در آنها نیامده، اما مفهوما در باب علم است و برعلم و دانش تطبیق می کند؛ مانند آیات میثاق؛ کسانی که خداوند به آنها کتاب داده (پیامبران) از آنان میثاق گرفته تا حتما آن را به مردم ابلاغ کنند و ... . در این مقال به همین مقدار اکتفا نموده و جهت آگاهی بیشتر در این باره شما را به معجم المفهرس الفاظ قرآن، اثر محمد فؤاد عبد الباقی آدرس می دهیم.

 


[1] سوره زمر، آیه 9.

[2] اصول کافی، ج 1، ص 30.

[3] علق، 1- 5.

[4] بقره، 31.

[5] فاطر، 28.

[6] آل عمران، 61.

[7] بقره، 120.

[8] مجادله، 11؛ نحل، 27.

[9] آل عمران، 18.

[10] مریم، 43.

[11] قصص، 80.




موضوع مطلب : دانش, تحصیل, اسلام, قرآن, تاریخ


یکشنبه 90 دی 25 :: 8:35 عصر ::  نویسنده : ولایی

سلام

این وبلاگ دبیرستان  پسرانه امام علی (ع) شهر آوج است

در این وبلاگ اخبار و رویدادهای مربوط به این دبیرستان انعکاس می یابد

نویسنده وبلاگ

قهرمانی ابراهیم




موضوع مطلب : تاریخ



درباره وبلاگ

ز گهواره تا گور دانش بجوی
آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 29498

کد نوحه

کد مداحی