سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دبیرستان امام علی آوج
دوشنبه 91 آذر 6 :: 1:2 صبح ::  نویسنده : ولایی

 

وقایع شام غریبان

وقتی نام عاشورا به گوش می‌رسد، آتش سوزناکی از غم، دل را در بر می‌گیرد و اشک، امان را می‌برد. وقایع دردناک عاشورا تا بعد از ظهر که هنگامه شهادت امام حسین علیه السلام بود یکسری جنایات را به خود دید و از شهادت امام حسین (علیه السلام) به بعد سرزمین کربلا شاهد فجایع و جنایاتی خاص در مورد اهل بیت پیامبر بود.

سال 61 ه.ق عصر روز دهم محرم لشکر یزید بعد از این که امام حسین (علیه‌السلام) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود دست به غارت و آتش زدن خیمه‌ها و آزار و اذیت خاندان نبوت زدند.

آن نامردان به سوی خیمه‌های حرم امام حسین (علیه‌السلام) روی آوردند و اثاث و لباسها و شتران را به یغما بردند و گاه بانویی از آن اهل‌بیت پاک با آن بی‌شرمان بر سر جامه‌ای در کشمکش بود و عاقبت آن لعنت شدگان الهی جامه را از او می‌ربودند.(1)

دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و حریم او از خیمه‌ها بیرون آمده و می‌گریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری می‌نمودند.

بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد کشید: چه کسی حاضر است که اسب بر پشت و سینه حسین (علیه‌السلام) بتازد! ده نفر داوطلب شدند و پیکر مطهر امام حسین(علیه‌السلام) را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.

بعد از این اموال اهل‌بیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند. و آن بزرگواران را از کنار پیکر امام حسین (علیه‌السلام) گذراندند. وقتی نگاه اهل‌بیت به کشته‌ها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند.(2)

بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد کشید: چه کسی حاضر است که اسب بر پشت و سینه حسین (علیه‌السلام) بتازد! ده نفر داوطلب شدند و پیکر مطهر امام حسین(علیه‌السلام) را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.(3)

در عصر عاشورا عمر سعد سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده (که هفتاد دو سر بود) و به همراهی شمر بن ذی‌الجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد.(4)

سپس کشته‌های خودشان را جمع کرده و دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا این که توسط قبیله بنی‌اسد و به راهنمایی امام سجاد (علیه‌السلام) دفن شدند.(5)

شب یازدهم محرم را گویا اسرای اهل‌بیت در یک خیمه نیم‌سوخته سپری نمودند در این رابطه در مقاتل چیزی از احوال اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نقل نشده ولی می‌توان تصور کرد که چه شب سختی را بعد از یک روز پر سوز و از دست دادن عزیزان و غارت اموال و اسارت و سوختن خیمه‌ها و اهانت‌ها و ... داشته‌اند.

عمر سعد ملعون در روز 11 محرم دستور حرکت از کربلا به سوی کوفه را می‌دهد و زنان و حرم امام حسین (علیه‌السلام) را بر شتران بی‌جهاز سوار کرده و این امانت‌های نبوت را چون اسیران کفّار در سخت‌ترین مصائب و غم و غصه کوچ می‌دهند.(6)

در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمی‌کنم لحظه‌ای را که زینب دختر فاطمه (سلام‌الله علیها) را از کنار کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل می‌نالید ... و امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینه‌ام تنگ شد و به اندازه‌ای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمه‌ام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بی‌تابی نکنم.

شاعر عرب این مصیبت عظما را به رشته نظم در آورده:

"یصلى على المبعوث من ..."؛ این قضیه بسیار شگفت‌آور است که مردم بر پیغمبر مبعوث که از آل هشام است، تحیت و درود بر روح پاکش می‌فرستند و از طرف دیگر، فرزندان و خاندان او را به قتل مى‌رسانند!!(7)

در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمی‌کنم لحظه‌ای را که زینب دختر فاطمه (سلام‌الله علیها) را از کنار کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند که از سوز دل می‌نالید ... و امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینه‌ام تنگ شد و به اندازه‌ای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمه‌ام زینب وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بی‌تابی نکنم.(8)

(گویا اسرای کربلا را دوبار به قتلگاه می‌آورند، یک دفعه همان عصر روز عاشورا بعد از غارت خیمه‌ها و به درخواست خود اسرا و یک بار هم در روز یازدهم محرم هنگام کوچ از کربلا و به دستور عمر سعد و این کار عمر سعد شاید به خاطر این بود که می‌خواست اهل‌بیت (علیهم‌السلام) با دیدن جنازه‌های عریان و زیر آفتاب مانده شکنجه روحی به اسرا داده باشد.)

بعد از این که روز یازدهم محرم اسرا را از کربلا به سوی کوفه حرکت دادند به خاطر نزدیکی این دو به هم روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه نمودند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازه‌های کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند.

در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین(علیه‌السلام) و خارجی معرفی کردن آن حضرت، مردم کوفه از این پیروزی خوشحال می‌شوند و جهت دیدن اسرا به کوچه‌ها و محله‌ها روانه می‌شوند و با دیدن اسرا شادی می‌کنند. ولی با خطابه‌هایی که امام سجاد (علیه‌السلام) و حضرت زینب(سلام‌الله علیها) و سایرین از اسرا ایراد می‌کنند و خودشان را به کوفیان و مردم می‌شناسانند و به حق بودن قیام امام حسین (علیه‌السلام) اذعان می‌کنند شادی کوفیان را به عزا تبدیل می‌کنند.

در طول مدتی که در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت می‌کردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوه‌ها جا داده شده بودند و آنان که خیال می‌کردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شده‌اند، جسارت و اهانت می‌کردند، عده‌ای هم از نسب اسرا سؤال می‌کردند با این وضع وارد دارالاماره می‌شوند و در مجلس عبیدالله بن زیاد که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارک می‌زد و خود را پیروز میدان قلمداد می‌کرد و کشته شدن امام حسین (علیه‌السلام) را خواست خدا قلمداد می‌‌نمود.(9) ولی با جواب‌هایی که از جانب حضرت زینب و امام سجاد (علیهما‌السلام) می‌شنید بیشتر رسوا می‌شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- ابی مخنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ترجمه و متن کامل وقعة الطف، سیدعلی محمد موسوی جزایری، انتشارات بنی‌الزهرا، چاپ اول 1380.

2- سید بن طاووس، اللهوف علی قتلی الطُّفوف، تحقیق و تقدیم شیخ فارس تبریزیان، ص180.

3- شیخ عباس قمی، ترجمه نفس المهوم (در کربلا چه گذشت)، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ص 485/ اولین مقتل سالار شهیدان، پیشین، ص349.

4- شیخ عباس قمی، همان، ص486، و شیخ عباس قمی، ص 351.

5- شیخ عباس قمی، همان، ص492/ اولین مقتل، پیشین، ص353.

6- شیخ عباس قمی، ترجمه نفس المهوم، ترجمه محمدباقر کسره‌ای، انتشارات جمکران، ص490/ ابی محنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ص 351.

7- لهوف سید بن طاووس .

8- در کربلا چه گذشت، ص 492 و حسین نفس مطمئنه، محمدعلی عالمی، انتشارات هاد، ص 306.

9- ابن مخنف، اولین مقتل سالار شهیدان، ترجمه وقعة الطف، سید علی محمد موسوی جزایری، ص 361، و ترجمه نفس‌المهموم، پیشین، ص 519.

گردآورنده :قهرمانی شب شام غریبان امام حسین (ع) 91           اگر لحظه ای دلت شکست مارا ازیاد نبرالتماس دعا

 




موضوع مطلب : شام غریبان .امام حسین (ع).آوج.محرم .زینب(س).عاشورا.کربلا


یکشنبه 91 آذر 5 :: 10:49 عصر ::  نویسنده : ولایی

مسلمان شدن دکتر یهودی 

بعد از شهادت سیدالشهدا، درد بى درمانى به جان یزید افتاد. یکى از اطباى یهودى را براى معالجه طلب کرد، طبیب نگاهى به یزید کرد و از روى تعجب انگشت حیرت به دندان گزید. سپس با تدبیر ویژه‌اى چند عقرب را از گلوى او بیرون کشید و گفت: ما در کتب آسمانى دیده‌ایم و از علما شنیده‌ایم که هیچ کس به این بیمارى مبتلا نمى‌شود، مگر آن که قاتل پسر پیغمبر باشد، بگو چه گناهى کرده‌اى که به این مرض مبتلا شدی؟ یزید سر به زیر افکنده و پس از لحظاتى گفت: حسین بن على را من کشته‌ام، یهودى انگشت سبابه خود را بلند کرد و گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله، و مسلمان شد سپس از جاى برخاست و به منزل خود رفت، برادر خود را به دین اسلام دعوت کرد، قبول نکرد، ولى همسر او و خویشانش پذیرفتند، همسر برادرش نیز اسلام را قبول کرد و اسلامش را از شوهرش مخفى کرد. در همسایگى او یکى از شیعیان حضرت سیدالشهدا بود که اکثر روزها مجلس تعزیه‌دارى حضرت را برپا مى‌کرد، آن زن تازه مسلمان در آن مجلس شرکت مى‌نمود و بر مصائب اهل بیت مى‌گریست. بعضى از یهودیان جریان را به شوهرش اطلاع دادند، یهودى گفت: امروز او را امتحان مى‌کنم ، لذا به خانه رفت و گفت : امشب هفتاد نفر یهودى مهمان ما خواهند بود، شرایط میزبانى را آماده و انواع خوردنى‌ها را جهت پذیرایى مهیا کن! بانوى تازه مسلمان همین که خواست مشغول پختن غذا شود، صداى ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء را شنید، فورا به مجلس عزا رفت و در عزاى آن حضرت گریه زیادى کرد.
وقتى به خود آمد، سخن شوهر به یادش آمد، ولى وقت تنگ شده بود. متوسل به فاطمه زهرا شد و به سوى خانه آمد، وقتى به خانه رسید. دید بانوانى سیاه‌پوش جمع شده و هر یک با چشم گریان مشغول خدمت مى‌باشند و لحظه‌اى استراحت ندارند! در میان بانوان، خانم بلند بالایى را دید که در مطبخ مشغول پختن غذا بود و بانوى مجلله‌اى را دید که پیراهن خون آلودى در کنار گذاشته است! زن تازه مسلمان عرض کرد: اى بانوى گرامى! شما کیستید که با قدوم خود این کاشانه را مزین فرموده و لوازم مهمانى را مهیا کرده اید؟! آن بانوى مجلله فرمود: چون تو عزادارى فرزند غریب و شهیدم را بر کار خانه‌ات مقدم داشتى، بر فاطمه لازم شد که تو را یارى کند تا با نکوهش شوهر خود رو به رو نگردى و پس از این بیشتر به عزاخانه فرزندم بروى.
بانوى تازه مسلمان عرض کرد: اى بانو! خانمى را در مطبخ مى‌بینم که مشغول غذا پختن است و بیش از همه بى قرار است، او کیست؟ فرمود: نزد او برو و از خودش بپرس.
بانوى تازه مسلمان رفت و پاى او را بوسه داد و نامش را از او سوال کرد.
فرمود: من زینب، خواهر حسینم. در همین زمان، زنان یهودى با هفتاد مهمان وارد شدند، وقتى که یهودى‌ها خانه را در کمال آراستگى و نورافشانى دیدند و بوى خوش غذاها به مشامشان رسید و در جریان واقعه قرار گرفتند، همه مسلمان شدند.

چرا عزیز نباشم که خاک راه تو ام
به زیر سایه تو در پناه تو ام
به عالمی ندهم من غبار راه تورا
مقام و جاه من این بس که خاک توام
اگرچه لایق خدمت نیم در این درگاه
به این خوشم که گدا به بارگاه توام
نگاه توست که روی مرا سفید کند
نگاه کن که من خسته روسیاه توام
اگرچه شب گذرد صبح وصل نزدیک است
ز دور عاشق دیدار روی ماه توام

 نویسنده :قهرمانی برگرفته از کرامات ومعجزات امام حسین(ع) شب شام غریبان 91 (التماس دعا)




موضوع مطلب : معجزه .امام حسین (ع). محرم. آوج


سه شنبه 91 آبان 30 :: 4:30 عصر ::  نویسنده : ولایی

 

امام رضا علیه السلام فرمودند:

 

براستی محرم ماهی است که مردمان عهد جاهلیت جنگ و خونریزی را در آن حرام میشمردند،

لیکن خونهای ما را در این ماه حلال شمردند،وحرمت ما را شکستند و فرزندان و زنان ما را به اسارت

کشیدند و آتش در خیمه های ما افروختند و آنچه در آنها زاد و توشه داشتیم به یغمغ بردند و حرمت رسول

الله را در امر ما نگاه نداشتند.

سپس فرمود:آنگاه که ماه محرم فرا می رسید،دیگر پدرم خندان دیده نمیشد و حزن و اندوه بر او چیره

میگشت تا آنکه ده روز بگذرد.و هنگامی که دهمین روز فرا میرسید،آن روز،روز مصیبت و حزن و گریه

ایشان بود،و فرمود:آن روز،روزی است که حسین علیه السلام کشته شد.




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 30 :: 4:29 عصر ::  نویسنده : ولایی

 

با اندک کاوش در اشکالات و اعتراضاتی که از جوانب مختلف بر مسائل

 

گوناگون گرفته و وارد می شود، در می یابیم بیشترین موج اعتراضات متوجه

شیعه است، چه این که روز به روز پر رونق تر شده و مردم بسیاری بدان

می گروند، لذا دشمن می کوشد برای کاستن از مقبولیت آن یک سری 

اشکالات بی پایه ولی پر هیاهو و خوش آب و رنگ بتراشد و ان را در بوق

کند. و متاسفانه بعضی ان قدر متعصبند که نه پی جواب آن هستند و نه به

آن گوش می دهند و صد افسوس این روند و بی تفاوتی از دیر باز بوده و

خواهد بود.

در باب اعتراضات بر شیعه یکی از قضایائی که بیشتر مورد بحث قرار

می گیرد شعائر امام حسین علیه السلام است که بعضا" از بیگانگان به

درون سرایت کرده و بعضی شیعیان را متوجه خود ساخته است،

اما بهر حال مکتبی که هدفدار و از روی تعقل باشد، همیشه و در

همه جا برای این اشکالات و اعتراضات جواب کافی داراست

منتهی تاثیر پاسخها، قلبی سلیم و گوشی شنوا میطلبد.




موضوع مطلب :


سه شنبه 91 آبان 30 :: 4:25 عصر ::  نویسنده : ولایی

 بسم اله الرحمن الرحیم 

 

دوستان سلام

ماه خون است

ماه حسین ابن علی ابن ابی طالب علیه السلام

به پا خیزید و خود را محیای عزای نو نمائید

شیعه به مانند طفل یتیم تنها نماند

ای شیعه خود را حفظ کن

گرگها در کمین شیعه هر ساله میلیاردها دلار صرف میکننداما غافل از اینند که شیعه و

عاشورا را خدا حفظ کرده و با یاد امام حسین وعزاداری همه زحمت ننگینشان نقش بر آب است

دوستان من:شیعه حرف حساب دارد

شیعه بی محتوا حرف نمیزند

همه اعتقادات شیعه بر حق است

اگر برخی قبول ندارید به دیده انصاف وتوکل بر خدا وتفکر بدور از تعصب به تحقیق بپردازید

باشد که ان شاءاله همه به راه راست و راستین هدایت شویم

عزیزانم:بدانید که یک دزد هیچگاه به سبزی وشلغم دسبرد نمیزند بلکه

هدف او اجناس باارزشوزرین است

حال این را بدان که تو بخاطر ارزشی که خداوند بتو داده.همواره دزد که همان شیطان

وشیاطین انسان نما باشند بدجور برای تو نقشه کشیده اند.

همواره از خدا بخواه تا در مسیر الگوی واقعی که همان راه محمد وآلش باشد

قرار بگیری انشاءاله اللهم عجل لولیک الفرج  




موضوع مطلب :



درباره وبلاگ

ز گهواره تا گور دانش بجوی
آرشیو وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 29341

کد نوحه

کد مداحی